نتایج جستجو برای عبارت :

خداشاهده هر روز جون میکنیم تا شب بشه.

سرباز : ما چرا جنگ میکنیم فرمانده : به خاطر خاک وطن سرباز : یعنی این خاک مال منه فرمانده : بله سرباز : پس چرا وقتی پدرم مرد برا یک متر خاک کلی پول دادیم



slo8568
همه ما داریم در ایران زنده به گور میشیم. فکر کردین الان زندگی میکنیم؟؟؟ خداشاهده هر روز جون میکنیم تا شب بشه.farhadfaraji179
دقیقا اگه این خاک ماست چرا حداقل نمیتونیم توش یه خونه داشته باشیم برای خودمونmohamad_karami8825
مث ما که باسه یه متر جا برا کاسبی کردن شهرداری نمیزارهlawless.heaven2019
از این مردم بخاری بلن
دیشب با مستر رفتیم دور دور ... بستنی خوردم و شیشه روهم کشیده بودم پایین !! نتیجشم شد سرما خوردگی ! :( مگه زمستونه ؟! :(  
از اونجایی که خونه ی ما با خونه ی عموم اینا (متاسفانه) دیوار به دیواره !!! الان به قدری تو حیاط سر و صدا راه انداختن با مهموناشون که صداشون تو اتاق منه ! بااینکه درو پنجره هم بسته س ! صدای گودوخ هاشون اعصابمو ریخت بهم ! تو دلم هرچی فحشه بهشون دادم ! :/ همون بهتر من تو آپارتمان هیچ وقت زندگی نکردم خداشاهده ............... دیگه بقیه ش رو نمیگم! ا
من یه عشق داشتم و خودم رو توش غرق کرده بودم. همه مون تجربه های وحشتناک شکست از ادمای مزخرف تو زندگی مون رو داریم. خب ولی نمیشه گفت اون کاملا مزخرف بود. همچی باید در حد تعادل نگه داشته بشه و شاید یروزی شااید بشه گفت که اوکی تو یه آشغال تو رابطه بودی و یه معلم نمونه.
کسی که همه تلاششو کرد که بچه ها رو به مسیر درست هدایت کنه. وقتی یادم میاد که سوال های سخت از ما میپرسید و ما از ترس اشتباه گفتن حرف نمیزدیم بهمون میگفت که نترسید! اشتباه جواب بدید. از شکس
نمیدونم چرا مردم فکر میکنن همیشه تسلیم شدم چیز بدیه.
تسلیم شدن گاهی وقتا میتونه به حفاظت از خودت و زندگیت کمک کنه.
مثلا من واقعا جذب کامی شدم. بهش پیام دادم محل نداد. خب منطقی و بهترین راه اینجا تسلیم شدنه. من دوستش دارم و به عنوان یه مشاور قبولش دارم و احتمالا تا چند مدت دیگه هم قراره با هم گپ بزنیم. ولی از نظر اینکه بخوام توجه شو جلب کنم تسلیم شدم. آره هم ازش بدم میاد هم دوستش دارم و یه ادم سالم باید اینا رو از نظر روانی بتونه به هم ربط بده‌.
وال
سلام
تصمیم گرفتم ادرس پیج و اسمش رو عوض کنم، و کلا یه برنامه های دارم براش. شاید دیگه کلا اپ نکنم اینجارو یه پیج اینستا بزنم وبنویسم.
یه چیزی که این روزها میبینم،دخترای باانگیزه کم شدن، زن های قوی کم شدن، بااینکه به لطف دنیای مجازی  ما میتونیم تو زندگی همه سرک بکشیم و یا اینکه نمایش وای من چقد خوشبختم راه بندازیم، ولی بین همه اینها توی این چندروز بیکاری فهمیدم دختر قوی کم شده، اکثر دخترا دنبال شوهر پولدارن، یاگلایه دارن از اینکه چرا خانواده
#انسان ِ دکتر شریعتی ۴۴ روز تاخیر خورده بود‌. نه صرفا واسه اون، بیشتر به خاطر جمع کردن وسایل هام از خوابگاه، دیشب راهیِ تهران شدم و الان که دارم این متن رو می نویسم، دست هام از شدت سنگینی چمدون و ساک ورزشی، قرمزِ قرمز شده و روی یکی از صندلی های بدنه نقره ای  و کف‌مشکی راه آهن نشستم تا برگردم خونه. یه مرد شکم گُنده هم روبروم نشسته که داره گاز هشتم رو به ساندویچش می زنه و پاهاش یه بویی می ده که نگو و نپرس! نوشابه اش "فانتا"ست و سه تا ساندویچ دیگه هم
سلام به دوستان عزیزم :)
این پست رو در پاسخ به پرسش‌های یکی از دوستان عزیزمون نوشتم که چند وقت پیش که بنده مسافرت بودم، با یه پیام انتقادی- تخریبی :) بنده‌نوازی کردند و انقدر شوک شدم که نتونستم جوابشون رو بدم و دو روز پیش هم با انتشار اون پست اخیر چالشی(در مورد عزاداری محرم و این حرف­ها)، دوباره پیامی فرستادند که اینبار کار از انتقاد و تخریب گذشته و رسما شروع به توهین کردند. حالا ازشون اجازه گرفتم که بدون درج نام سؤالات دفعه‌ی قبل رو با بعضی از

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها